مؤسسه بروکینگز یک اندیشکده آمریکایی است که مقر آن در واشنگتن است. مؤسسه بروکینگز که یکی از قدیمیترین اندیشکدههای واشنگتن است در امر تحقیقات و آموزش علوم اجتماعی، اصول اقتصاد، سیاستگذاری شهری، مدیریت دولتی، سیاست خارجی، اقتصاد جهانی و توسعه، فعالیت دارد. این اندیشکده در گزارش برترین اندیشکدههای جهان در سال 2012 و ۲۰۱۳ که از سوی دانشگاه پنسیلوانیا منتشر شده، به عنوان بانفوذترین اندیشکده جهان معرفی شد.
رسالت عنوان شده این مؤسسه “فراهم ساختن نظریهها و توصیههای جدید و عملی است که سه هدف را پیش میبرند: تقویت دموکراسی از نوع آمریکایی؛ پدید آوردن رفاه اقتصادی – اجتماعی، امنیت و فرصتهای مختلف برای تمام آمریکاییها؛ ایجاد نظام بینالمللی بازتر، امنتر و مرفهتر، همراه با همکاریهای بیشتر.
مؤسسه بروکینگز میگوید اندیشمندان و اعضایش “دیدگاههای مختلفی” دارند و خود را یک مؤسسه غیرحزبی میداند، اما رسانهها اغلب این مؤسسه را ” لیبرالی متمایل به میانهروها ” یا “میانهرو” توصیف میکنند. در یک تحلیل دانشگاهی که بر سوابق کنگره بین سالهای 1993 تا 2002 انجام شد، مشخص شد که سیاستمداران محافظهکار تقریباً به اندازه سیاستمداران لیبرال به بروکینگز مراجعه داشتهاند، و این مؤسسه در مقیاس 100-1 که در آن 100 به معنای لیبرالترین امتیاز است، امتیاز 53 را کسب کرده است. در همین بررسی مشخص شد بروکینگز اندیشکدهای است که سیاستمداران و رسانههای آمریکا بیشترین نقل قول را از آن دارند.
– موضع سیاسی
بروکینگز به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی خود را یک مؤسسه مستقل و غیرحزبی میداند. بررسیای که در سال 2011 در مورد مبالغ اهدایی کارمندان این مؤسسه بین سالهای 2003 تا 2010 انجام شد نشان داد 6/97% مبالغ اهدایی سیاسی کارمندان بروکینگز به دموکراتها دادهشدهاند و بنابراین بروکینگز را به عنوان مؤسسهای لیبرال توصیف کرد. اما در یک پژوهش دانشگاهی که در سال 2005 انجام شد نتیجهگیری شد این مؤسسه میانهرو است چون در سوابق کنگره از سال 1993 تا 2002 سیاستمداران لیبرال و محافظهکار تقریباً به یک اندازه به عنوان یک مرجع موثق به بروکینگز رجوع داشتهاند. روزنامه واشنگتنپست مؤسسه بروکینگز را میانهرو و لیبرال توصیف کرده است. لسآنجلس تایمز قبل از اینکه اعلام کند به نظرش چنین برچسبهایی اهمیت ندارند بروکینگز را متمایل به لیبرالها و میانهرو توصیف میکرد. در سال 1977 مجله تایم، بروکینگز را با عنوان “اندیشکده ممتاز لیبرال کشور” توصیف کرد. نیوزویک این اندیشکده را میانهرو میداند اما پولتیکو از عبارت میانهرو-چپگرا استفاده کرده است. به علاوه گروه جناح چپی ناظر رسانهها به نام بیطرفی و صحت گزارش، این مؤسسه را محافظهکار میداند.
اما بعضی لیبرالها استدلال میکنند علیرغم اینکه این مؤسسه به میانهروی متمایل به چپ بودن شهرت دارد، اندیشمندان سیاست خارجی بروکینگز بیش از حد از سیاستهای دولت بوش در خارج از آمریکا حمایت میکردند. متیو ایگلسیاس به عنوان یک وبلاگنویس لیبرال عنوان کرده است مایکل اوهانلون که از اندیشمندان بروکینگز است اغلب با اندیشمندان سازمانهای محافظهکار مانند انجمن امریکن انترپرایز، ویکلی استاندارد و پروژهای برای قرن جدید آمریکایی موافق است. بههمین صورت، بنجامین ویتس مدیر تحقیقات بروکینگز عضو کارگروه حقوق و امنیت ملی انستیتو هوور محافظهکار است. اندیشمندان بروکینگز از جمله مک کلیلان مارک، رون هاسکینز و مارتین ایندیک در دولتهای دموکرات و جمهوریخواه خدمت کردهاند.
اعضای هیئتامنای بروکینگز اغلب دموکراتهای سرشناسی مانند لورا تیسون مشاور ارشد اقتصادی کاخ سفید در دوره ریاست جمهوری بیل کلینتون هستند اما چند جمهوریخواه میانهرو مانند کنت دوبرستین رئیس سابق امور ستادی در دوره رونالد ریگان نیز عضو این هیئت میباشند.
تاریخچه
1979-1916
بروکینگز در سال 1916 با عنوان مؤسسه تحقیقات دولتی (IGR) تأسیس شد و رسالت آنعبارت بود از “تبدیل شدن به اولین سازمان خصوصی ویژه تحلیل موضوعات سیاست عمومی در سطح ملی”. رابرت اس بروکینگز (1932-1850) که فردی بشردوست بود این مؤسسه را تأسیس کرد. او در ابتدا منابع مالی شکلگیری سه سازمان را تأمین میکرد: مؤسسه تحقیقات دولتی، مؤسسه اقتصاد، و دفتر آموزش فارغالتحصیلان رابرت بروکینگز که وابسته دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس بود. این سه مؤسسه در 8 دسامبر 1927 ادغام شدند و مؤسسه بروکینگز شکل گرفت.
در دوران بحران بزرگ، اقتصاددانان بروکینگز پژوهش گستردهای را با مأموریت یافتن از فرانکلین روزولت رئیسجمهور وقت انجام دادند تا علل ریشهای رکود را پیدا کنند. هارولد مولتون اولین رئیس بروکینگز و دیگر اندیشمندان بروکینگز بعدها رهبری مخالفت با سیاست جدید (برنامه توسعه اقتصادی فرانکلین روزولت پس از سالهای بعد از بحران بزرگ در امریکا که در آن کمک به کشاورزی، بازنشستگی و بیمه بیکاری و غیره گنجانیده شده است) را به عهده گرفتند چون فکر میکردند چنین اقداماتی مانع بهبود اقتصادی میشوند. با ورود به جنگ جهانی دوم در سال 1941، محققان بروکینگز با مجموعهای از تحقیقات در مورد تجهیزات قوا توجه خود را به کمک به دولت معطوف کردند.
در سال 1948 از بروکینگز خواسته شد طرحی برای مدیریت برنامه بهبود اروپا ارائه کند. طرح سازماندهی حاصل تضمین میکرد طرح مارشال به دقت و بر مبنایی منظم و عملی اجرا شود.
در سال 1952 رابرت کالکینز به عنوان رئیس مؤسسه بروکینگز جانشین مولتون شد. او کمکهای مالی از بنیادهای راکفلر و فورد دریافت کرد که باعث تقویت بنیه مالی مؤسسه شدند. او سازمان را حول مطالعات اقتصادی، مطالعات مدیریت دولتی و برنامههای سیاست خارجی سازماندهی کرد. در سال 1957 این مؤسسه از خیابان جکسون به یک مرکز تحقیقات جدید در نزدیکی دوپونت سیرکل در واشنگتن انتقال پیدا کرد.
کرمیت گوردون در سال 1967 به ریاست بروکینگز رسید. او از بررسی گزینههای برنامه بودجه فدرال را در سال 1969 با عنوان “تعیین اولویتهای ملی” شروع کرد. او برنامه مطالعات سیاست خارجی را نیز توسعه داد تا تحقیقات در حوزه دفاع و امنیت ملی را دربربگیرد. پس از انتخاب ریچارد نیکسون به ریاستجمهوری در سال 1968، رابطه بین مؤسسه بروکینگز و کاخ سفید بدتر شد؛ چاراز کولسون مشاور ارشد نیکسون زمانی پیشنهاد سوزاندن و از بین بردن این مؤسسه را مطرح کرد. اما در تمام دهه 1970 به بروکینگز قراردادهای تحقیقات فدرالی بیشتر از حد توان مؤسسه پیشنهاد میشد.