ژئوپلیتیک سبز

۴ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است



مؤسسه بروکینگز یک اندیشکده آمریکایی است که مقر آن در واشنگتن است. مؤسسه بروکینگز که یکی از قدیمی‌ترین اندیشکده‌های واشنگتن است در امر تحقیقات و آموزش علوم اجتماعی، اصول اقتصاد، سیاست‌گذاری شهری، مدیریت دولتی، سیاست خارجی، اقتصاد جهانی و توسعه، فعالیت دارد. این اندیشکده در گزارش برترین اندیشکده‌های جهان در سال 2012 و ۲۰۱۳ که از سوی دانشگاه پنسیلوانیا منتشر شده، به عنوان بانفوذترین اندیشکده جهان معرفی شد.

رسالت عنوان شده این مؤسسه “فراهم ساختن نظریه‌ها و توصیه‌های جدید و عملی است که سه هدف را پیش می‌برند: تقویت دموکراسی از نوع آمریکایی؛ پدید آوردن رفاه اقتصادی – اجتماعی، امنیت و فرصت‌های مختلف برای تمام آمریکایی‌ها؛ ایجاد نظام بین‌المللی بازتر، امن‌تر و مرفه‌تر، همراه با همکاری‌های بیشتر.

مؤسسه بروکینگز می‌گوید اندیشمندان و اعضایش “دیدگاه‌های مختلفی” دارند و خود را یک مؤسسه غیرحزبی می‌داند، اما رسانه‌ها اغلب این مؤسسه را ” لیبرالی متمایل به میانه‌روها ” یا “میانه‌رو” توصیف می‌کنند. در یک تحلیل دانشگاهی که بر سوابق کنگره بین سال‌های 1993 تا 2002 انجام شد، مشخص شد که سیاستمداران محافظه‌کار تقریباً به اندازه سیاستمداران لیبرال به بروکینگز مراجعه داشته‌اند، و این مؤسسه در مقیاس 100-1 که در آن 100 به معنای لیبرال‌ترین امتیاز است، امتیاز 53 را کسب کرده است. در همین بررسی مشخص شد بروکینگز اندیشکده‌ای است که سیاستمداران و رسانه‌های آمریکا بیشترین نقل قول را از آن دارند.

 

– موضع سیاسی

بروکینگز به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی خود را یک مؤسسه مستقل و غیرحزبی می‌داند. بررسی‌ای که در سال 2011 در مورد مبالغ اهدایی کارمندان این مؤسسه بین سال‌های 2003 تا 2010 انجام شد نشان داد 6/97% مبالغ اهدایی سیاسی کارمندان بروکینگز به دموکرات‌ها داده‌شده‌اند و بنابراین بروکینگز را به عنوان مؤسسه‌ای لیبرال توصیف کرد. اما در یک پژوهش دانشگاهی که در سال 2005 انجام شد نتیجه‌گیری شد این مؤسسه میانه‌رو است چون در سوابق کنگره از سال 1993 تا 2002 سیاستمداران لیبرال و محافظه‌کار تقریباً به یک اندازه به عنوان یک مرجع موثق به بروکینگز رجوع داشته‌اند. روزنامه واشنگتن‌پست مؤسسه بروکینگز را میانه‌رو و لیبرال توصیف کرده است. لس‌آنجلس تایمز قبل از این‌که اعلام کند به نظرش چنین برچسب‌هایی اهمیت ندارند بروکینگز را متمایل به لیبرال‌ها و میانه‌رو توصیف می‌کرد. در سال 1977 مجله تایم، بروکینگز را با عنوان “اندیشکده ممتاز لیبرال کشور” توصیف کرد. نیوزویک این اندیشکده را میانه‌رو می‌داند اما پولتیکو از عبارت میانه‌رو-چپ‌گرا استفاده کرده است. به علاوه گروه جناح چپی ناظر رسانه‌ها به نام بی‌طرفی و صحت گزارش، این مؤسسه را محافظه‌کار می‌داند.

اما بعضی لیبرال‌ها استدلال می‌کنند علیرغم این‌که این مؤسسه به میانه‌روی متمایل به چپ بودن شهرت دارد، اندیشمندان سیاست خارجی بروکینگز بیش از حد از سیاست‌های دولت بوش در خارج از آمریکا حمایت می‌کردند. متیو ایگلسیاس به عنوان یک وبلاگ‌نویس لیبرال عنوان کرده است مایکل اوهانلون که از اندیشمندان بروکینگز است اغلب با اندیشمندان سازمان‌های محافظه‌کار مانند انجمن امریکن انترپرایز، ویکلی استاندارد و پروژه‌ای برای قرن جدید آمریکایی موافق است. به‌همین صورت، بنجامین ویتس مدیر تحقیقات بروکینگز عضو کارگروه حقوق و امنیت ملی انستیتو هوور محافظه‌کار است. اندیشمندان بروکینگز از جمله مک کلیلان مارک، رون هاسکینز و مارتین ایندیک در دولت‌های دموکرات و جمهوری‌خواه خدمت کرده‌اند.

اعضای هیئت‌امنای بروکینگز اغلب دموکرات‌های سرشناسی مانند لورا تیسون مشاور ارشد اقتصادی کاخ سفید در دوره ریاست جمهوری بیل کلینتون هستند اما چند جمهوری‌خواه میانه‌رو مانند کنت دوبرستین رئیس سابق امور ستادی در دوره رونالد ریگان نیز عضو این هیئت می‌باشند.

 

تاریخچه

1979-1916

بروکینگز در سال 1916 با عنوان مؤسسه تحقیقات دولتی (IGR) تأسیس شد و رسالت آنعبارت بود از “تبدیل شدن به اولین سازمان خصوصی ویژه تحلیل موضوعات سیاست عمومی در سطح ملی”. رابرت اس بروکینگز (1932-1850) که فردی بشردوست بود این مؤسسه را تأسیس کرد. او در ابتدا منابع مالی شکل‌گیری سه سازمان را تأمین می‌کرد: مؤسسه تحقیقات دولتی، مؤسسه اقتصاد، و دفتر آموزش فارغ‌التحصیلان رابرت بروکینگز که وابسته دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس بود. این سه مؤسسه در 8 دسامبر 1927 ادغام شدند و مؤسسه بروکینگز شکل گرفت.

در دوران بحران بزرگ، اقتصاددانان بروکینگز پژوهش گسترده‌ای را با مأموریت یافتن از فرانکلین روزولت رئیس‌جمهور وقت انجام دادند تا علل ریشه‌ای رکود را پیدا کنند. هارولد مولتون اولین رئیس بروکینگز و دیگر اندیشمندان بروکینگز بعدها رهبری مخالفت با سیاست جدید (برنامه توسعه اقتصادی فرانکلین روزولت پس از سال‌های بعد از بحران بزرگ در امریکا که در آن کمک به کشاورزی، بازنشستگی و بیمه بیکاری و غیره گنجانیده شده است) را به عهده گرفتند چون فکر می‌کردند چنین اقداماتی مانع بهبود اقتصادی می‌شوند. با ورود به جنگ جهانی دوم در سال 1941، محققان بروکینگز با مجموعه‌ای از تحقیقات در مورد تجهیزات قوا توجه خود را به کمک به دولت معطوف کردند.

در سال 1948 از بروکینگز خواسته شد طرحی برای مدیریت برنامه بهبود اروپا ارائه کند. طرح سازمان‌دهی حاصل تضمین می‌کرد طرح مارشال به دقت و بر مبنایی منظم و عملی اجرا شود.

در سال 1952 رابرت کالکینز به عنوان رئیس مؤسسه بروکینگز جانشین مولتون شد. او کمک‌های مالی از بنیادهای راکفلر و فورد دریافت کرد که باعث تقویت بنیه مالی مؤسسه شدند. او سازمان را حول مطالعات اقتصادی، مطالعات مدیریت دولتی و برنامه‌های سیاست خارجی سازمان‌دهی کرد. در سال 1957 این مؤسسه از خیابان جکسون به یک مرکز تحقیقات جدید در نزدیکی دوپونت سیرکل در واشنگتن انتقال پیدا کرد.

کرمیت گوردون در سال 1967 به ریاست بروکینگز رسید. او از بررسی گزینه‌های برنامه بودجه فدرال را در سال 1969 با عنوان “تعیین اولویت‌های ملی” شروع کرد. او برنامه مطالعات سیاست خارجی را نیز توسعه داد تا تحقیقات در حوزه دفاع و امنیت ملی را دربربگیرد. پس از انتخاب ریچارد نیکسون به ریاست‌جمهوری در سال 1968، رابطه بین مؤسسه بروکینگز و کاخ سفید بدتر شد؛ چاراز کولسون مشاور ارشد نیکسون زمانی پیشنهاد سوزاندن و از بین بردن این مؤسسه را مطرح کرد. اما در تمام دهه 1970 به بروکینگز قراردادهای تحقیقات فدرالی بیشتر از حد توان مؤسسه پیشنهاد می‌شد.

محمودزاده

اندیشکده رند از خاکسترهای جنگ جهانی دوم جان گرفت. یک ژنرال پنج ستاره نیروی هوایی به نام «هنری آرنولد» ملقب به «هَپ»، پس از آن که شاهد موفقیت پروژه منهتن بود (یک نوآوری ۲ میلیارد دلاری که به ایجاد نخستین بمب اتم منجر شد) به این نتیجه رسید که امریکا به یک تیم از افراد هوشمند و نابغه نیاز دارد تا تکنولوژی کشور را جلوتر از دیگر کشورهای جهان نگاه دااندیشکده رند. او در سال ۱۹۴۶، گروه کوچکی از دانشمندان و ۱۰ میلیون دلار بودجه گردآوری کرد و اندیشکده رند (به معنای تحقیق و توسعه) را راه‌اندازی نمود. او حتی «دونالد داگلاس» یکی از دوستان خانوادگی بانفوذش را متقاعد ساخت که این پروژه را در کارخانه‌اش در سانتا مونیکا مستقر سازد.

 

طراحی مقدماتی یک سفینه فضایی آزمایشی

پس از گذشت چند ماه، اندیشکده رند با انجام یک مطالعه پیش‌بینانه با نام «طراحی مقدماتی یک سفینه فضایی آزمایشی جهان‌گرد»، توجه دانشگاهیان، سیاستمداران، و استراتژیست‌های نظامی را به خود جلب کرد. در آن هنگام علم موشک‌سازی هنوز در مراحل ابتدایی به سر می‌برد، بنابراین ادعای اندیشکده رند برای ایجاد یک ایستگاه فضایی در مدار، یک ایده انقلابی بود. این اندیشکده نه تنها نوع سوخت مورد نیاز سفینه فضایی و سرعت احتمالی ساخت آن را مشخص کرده بود، بلکه چگونگی پیش‌بینی وضعیت هوا در ایستگاه، تبادل اطلاعات از راه دور، و مهم‌تر از همه ارعاب رقبای خارجی را نیز تعیین کرده بود. اگر امریکا می‌توانست یک ماهواره به فضا بفرستد، دیگر قادر به چه کارهایی بود؟

 

رد ایده این ایستگاه فضایی توسط رئیس جمهور ترومن

اگرچه رئیس جمهور «ترومن» ایده این ایستگاه فضایی را رد کرد، ارتش امّا بسیار به اندیشکده رند علاقمند شد. نیروی هوایی از طریق ارتباطاتی که «هپ» داشت، به سرعت تبدیل به پیمانکار اصلی این اندیشکده شد، و اندیشکده رند کار مشاوره دادن در مورد همه چیز، از توربین‌های پروانه‌ای گرفته تا دفاع موشکی را آغاز کرد. هنوز زمان زیادی نگذشته بود که این سازمان آنقدر قرارداد امضا کرد که ناچار بود صدها پژوهشگر دیگر استخدام کند تا بتواند به کارهایش ادامه دهد. در آگهی‌های استخدام، اندیشکده رند با افتخار در مورد شجره‌نامه ذهنی خود صحبت کرده و خطی مستقیم از «فرانک کالبام» رئیس موسسه، به «اسحاق نیوتون» کشیده بود. این ادعا چه درست باشد چه نباشد، به هر حال این موسسه از اعتبار و شهرتی برخوردار شد که توانست راه‌هایی نوین برای راه‌اندازی جنگ‌ها و محصور ساختن دشمنانش ابداع نماید.

در دهه ۶۰ میلادی، توجه رقبای آمریکا به این مسئله جلب شد. روزنامه پراودا از اتحاد جماهیر شوروی، اندیشکده رند را با نام مستعار «آکادمی علم و مرگ و ویرانی» معرفی کرد. رسانه‌های امریکایی ترجیح دادند کارکنان این سازمان را «جادوگران آرماگدون» بنامند.

 

ماهواره جاسوسی اندیشکده رند، ستون فقرات اطلاعاتی آمریکا

اتحاد جماهیر شوروی حق داشت از بابت اندیشکده رند نگران باشد. در سال ۱۹۵۷، نیروی هوایی این اندیشکده را استخدام کرد تا ماهواره‌های جاسوسی خلق نماید. در عرض دو سال، کورنا (یک سیستم مخفی با هدف ارسال ماهواره‌های حامل دوربین که پشت موشک‌ها نصب می‌شدند به مدار زمین) ساخته شد. اگرچه این ایده نبوغ‌آمیز بود، اما طراحی آن مشکلاتی داشت. پیش از آن این سیستم بتواند در نهایت در سال ۱۹۶۹ از زمین بلند شود، ۱۳ بار با شکست روبرو شد. با این حال، زمانی که سرانجام به ثمر نشست، نتایجی خارق‌العاده و بی‌نظیر به همراه داشت. ماهواره کورنا با حجم زیادی از فیلم از شوروی بازگشت، که بیشتر از مقداری بود که هواپیماهای جاسوسی در طول چهار سال گذشته توانسته بودند گردآوری کنند. کورنا به مدت یک دهه تبدیل به ستون فقرات اطلاعاتی امریکا در مورد اتحاد جماهیر شوروی شد. پژوهشگران، راهپیمایی سربازان در طور مرز روسیه با چین را به نظاره نشستند و در مورد شهرهایی جاسوسی کردند که پیش از این هرگز ندیده بودند. آن‌ها حتی توانستند تعداد میوه‌ها در باغ‌های شوروی را بشمااندیشکده رند و محصولاتشان را تجزیه و تحلیل کنند.

 

اندیشکده رند جایگاه خود را به عنوان تثبیت کننده سیاست‌های امریکا، محکم کرد

در اوایل دهه ۶۰ میلادی، اندیشکده رند جایگاه خود را به عنوان تثبیت کننده سیاست‌های امریکا، محکم کرده بود. این اندیشکده که کار خود را با تحقیق در مورد علم موشکی آغاز کرده بود، تبدیل به مرکز استراتژی هسته‌ای کشور شد. «جان ویلیامز»، یکی از نابغه‌های عالی‌رتبه اندیشکده رند، تئوری بازی را برای پیش‌بینی چگونگی اقدامات احتمالی زیرکانه شوروی در طول جنگ، ابداع کرد. این تئوری کاملاً برای اندیشکده رند مناسب بود، چرا که اندیشکده رند سازمانی بود که به شکل مداوم در پی تحمیل واقعیت‌های عینی بر یک جهان غیرمنطقی بود.

 

محمودزاده


اندیشکده‌ها در جهان به نوعی به سازمان‌های پژوهشی سیاست‌گذاری عمومی شناخته می شوند. این اندیشکده ها در جهان از سال 1950 به بعد  به تناسب تاسیس و ایجاد گردیده اند، در طی چندین دهه گذشته این سازمان‌ها به طور شگرفی رشد و گسترش پیدا کرده‌اند؛ در حال حاضر تقریباً 6618 اندیشکده در سرتاسر جهان فعالیت می‌کنند.


دامنه و تأثیر فعالیت این اندیشکده‌ها به همین ترتیب گسترش پیدا کرده است. با این وجود، در طی دهه گذشته، شاهد نخستین کاهش محسوس در سرعت رشد اندیشکده‌های جدید بوده‌ایم. علی‌رغم روند اخیر، همچنان نقش و نفوذ اندیشکده‌ها در کشورهای گوشه و کنار جهان در حال افزایش است؛ اندیشکده‌ها به عنوان پلی میان سیاست‌گذاری و جوامع دانشگاهی عمل می‌کنند؛ در عین حال، آن‌ها همچنین شهروندان را به دولت‌هایشان متصل می‌کنند.


اندیشکده‌ها سازمان‌های تعهد و تحلیل پژوهش سیاست‌گذاری عمومی هستند که توصیه، تحلیل و پژوهش سیاست محور را درباره مسائل داخلی و بین‌المللی ارائه می‌دهند؛ در نتیجه به سیاست‌گذاران و مردم کمک می‌کنند تا تصمیمات آگاهانه‌ای درباره سیاست‌گذاری جامعه اتخاذ کنند. ممکن است اندیشکده‌ها مؤسسه‌های وابسته یا مستقلی باشند که به صورت هیئت‌های دائمی و نه کمسیون‌های موقتی سازمان‌دهی شده‌اند.

این مؤسسات اغلب به عنوان پلی میان «جوامع دانشگاهی و سیاست‌گذاری» و میان «دولت‌ها و جامعه مدنی» عمل می‌کنند؛ این مؤسسات در جهت «نظرات مستقل منافع عموم مردم» خدمت می‌کنند و «پژوهش پایه و کاربردی» را به زبانی درمی‌آورند که برای سیاست‌گذاران وجامعه قابل فهم، قابل اطمینان و قابل دسترسی است (اندیشکده‌ها و توصیه سیاست‌گذاری در ایالات‌متحده، روتلیج 2007: نقش اندیشکده‌ها در سیاست‌گذاری داخلی و خارجی ایالات‌متحده، انتشارات دانشگاه پنسیلوانیا).


تفاوت زیادی میان فعالیت اندیشکده‌ها با دامنه انجام آن {فعالیت} وجود دارد.  در تلاش برای اتصال این مسائل ذهنی و ایجاد نوع شناسی ای که تفاوت‌های تطبیقی را در سیستم‌های سیاسی و جوامع مدنی مورد توجه قرار می‌دهد؛ ممکن است اندیشکده‌ها نقش‌های زیادی را در جوامع میزبان عهده‌دار شوند؛ در واقع تفاوت زیادی میان فعالیتی که اندیشکده‌ها می‌کنند با دامنه انجام آن {فعالیت} وجود دارد. در طی 85 سال گذشته، چندین شکل مشخص سازمانی از اندیشکده‌ها ظهور پیدا کرده است که از نظر سبک‌های فعالیت، الگوهای استخدام و اشتیاق برای {رسیدن به} استاندارد دانشگاهی واقع‌نگری و جامعیت در پژوهش خودشان را متمایز می‌کنند.


باید متذکر شد که دیگر تحلیلگران نوع شناسی های جایگزین اندیشکده‌ها را پیشنهاد کرده‌اند. در چهارچوب جهانی، بیشتر اندیشکده‌ها در دسته‌بندی‌های گسترده‌ای قرار می‌گیرند که در ذیل به آن‌ها اشاره می‌شود.گفتی است در حال حاضر 6618 اندیشکده در سرتاسر جهان فعالیت می‌کنند. از این تعداد 1989  اندیشکده در آمریکای شمالی (مکزیک، کانادا و ایالات‌متحده)  واقع اند که 1830 مورد آن در ایالات‌متحده  قرار دارند، 1822 اندیشکده  نیزدراروپا وجود دارند ، نزدیک به 60 درصد از اندیشکده‌ها در آمریکای شمالی و اروپا واقع شده‌اند، 95.5 درصد از اندیشکده‌ها پس از سال 1951 تأسیس‌شده‌اند. همچنین تعداد اندیشکده‌ها در ایالات‌متحده از سال 1980 دو برابر شده‌اند، 31 درصد از اندیشکده‌ها بین سال‌های 1981 تا 1990 تأسیس‌شده‌اند. بیش از نیمی از اندیشکده ها در جهان وابسته به دانشگاهها هستند.گستردگی و دامنه این منابع از دهه 1990 میلادی به طور قابل ملاحظه‌ای افزایش پیدا کرده است؛ در عین حال اندیشکده‌ها به «نیازهای سیاست‌گذاران و افکار عمومی» برای {دسترسی به} اطلاعاتی پاسخ داده‌اند که مؤثر، قابل‌اعتماد و قابل دسترسی است.


هرچند این نیاز «دینامیک ذاتی» این فرایند سیاست‌گذاری بوده است؛ نیروهای جهانی سازی به دلیل توانایی کم نظیر آن‌ها برای استحکام پل پژوهش و سیاست‌گذاری و بنابراین افزایش کیفیت و کارایی فرایند سیاست‌گذاری- به رشد اندیشکده‌های مستقل به صورت محسوسی شتاب بخشیده‌اند؛ در نتیجه، اکنون می‌توان اندیشکده‌ها را در 182 کشور جهان پیدا کرد. با گسترش و تقویت روابط با دیگر «سازمان‌های پژوهشی و غیرانتفاعی» از طریق دولت، شبکه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، اندیشکده‌ها به عنوان کمک‌کنندگان اصلی به فرایند سیاست‌گذاری موقعیتشان را مستحکم کرده‌اند.


فهرست ذیل به روندهای کنونی و پیدایش مسائل پیش روی اندیشکده‌ها می‌پردازد:

روندهای کنونی در اندیشکده‌ها:

۱- جهانی‌شدن

۲- افزایش بازیگران بین‌المللی

۳- برقراری دموکراسی

۴- تقاضا برای اطلاعات و تحلیل‌های مستقل

۵- داده‌های بزرگ و ابر رایانه‌ها

۶- پیچیدگی فزاینده مسائل سیاست‌گذاری

۷- عصر اطلاعات و سرعت تغییر فناوری

۸- افزایش مباحثه آزاد درباره تصمیم‌گیری دولت

۹- هکرهای جهانی، آنارشیسم و جنبش‌های توده‌گرا

۱۰- تطبیق ساختاری جهانی

۱۱- بحران اقتصادی و فلج شدن سیاسی

۱۲- سونامی سیاست‌گذاری

۱۳- افزایش دودستگی سیاسی

۱۴- کوتاه‌مدت گرایی

 

پیدایش مشکلات پیش روی اندیشکده‌ها

۱- تغییرات شگرف در الگوهای تأمین دارایی

۲- افزایش تخصصی شدن

۳- افزایش رقابت

۴- نفوذ و استقلال

۵- ورودی‌ها در برابر خروجی‌ها

۶- اندیشکده‌های سازمان غیرانتفاعی خیالی

۷- سازمان‌های ادغام‌شده

۸- تأثیر اینترنت، رسانه‌های جدید، شبکه اجتماعی و پردازش ابری

۹- اقدامات در برابر اندیشه‌ها

۱۰- تأکید بیشتر بر روابط خارجی و راهبردهای بازاریابی

۱۱- حرکت جهانی

۱۲- تنش‌های مدیریت و رهبری

۱۳- تمرکززدایی قدرت

۱۴- نامشخص کردن مرز میان اندیشکده و روزنامه‌نگاری

۱۵- بن‌بست جهانی

۱۶- فرسودگی بحران


محمودزاده

پوتین و آینده کردها

مایکل ر ینولدز، استاد دانشگاه پرینستون آمریکا و نویسنده کتاب "شکست امپراتوریها: برخورد و فروپاشی امپراتوریهای عثمانی و روسیه"، روز سه شنبه 1 مارس 2016، در مقاله ای در سایت آمریکایی "نشنال اینترست"، به بررسی رابطه دیرینه روسیه با مساله کُرد در منطقه خاورمیانه پرداخته است.

رینولدز نوشت: "اگر رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه، در ماه نوامبر گذشته گمان می کرد که با سرنگون کردن جنگنده روس در مرز ترکیه و سوریه می تواند جلوی جاه طلبی ولادیمیر پوتین را در خاورمیانه بگیرد، اکنون قطعا پشیمان شده است. در آن هنگام ولادیمیر پوتین خشمگین قول داد که ترکیه از کرده خود پشیمان خواهد شد. او هشدار داد که روسیه فقط به تحریم اقتصادی ترکیه اکتفا نمی کند، و افزود "ما می دانیم که چه باید بکنیم." نویسنده در توضیح این گفته پوتین افزود: "منظور پوتین کم کم روشن می شود. در ابتدای ماه جاری در یک حرکت ایذایی، "حزب اتحاد دموکراتیک کردهای سوریه (پ.و.د)" اولین دفتر نمایندگی خود را در خارج سوریه در مسکو افتتاح کرد. در همین حال، در داخل سوریه هم، شاخه نظامی پ.و.د مسلح به سلاحهای روسی و با پشتیبانی هوایی این کشور مناطق وسیعی را در مرز سوریه و ترکیه به کنترل خود در آورد، و بهمین دلیل آنکارا حق دارد که نگران باشد. پ.و.د وابسته به حزب کارگران کردستان یا پ.ک.ک. است که در مناطق جنوب شرقی ترکیه دست به شورش زده است. فعالان پ.ک.ک در این مناطق خودمختاری اعلام کرده اند و نیروهای امنیتی ترکیه را به هر وسیله ای، با تک تیراندازی، خمپاره اندازی و بمب های دست ساز کنار جاده ای تهدید می کنند." مایکل رینولدز در این مقاله به موضع رئیس جمهوری ترکیه در قبال پ.ک.ک می پردازد و می نویسد: "اردوغان قول داده که پ.ک.ک را نابود کند، اما ترکیه بیش از 30 سال است که این قول را می دهد. با این همه هیچگاه پ.ک.ک. به اندازه امروز، چه از نظر نظامی و چه از نظر سیاسی، قوی نبوده است. سقوط دولتهای مرکزی در عراق و سوریه پایگاه مطمئنی برای پ.ک.ک در کوه های قندیل در شمال عراق ایجاد کرده است. اخیرا هم از طریق پ.و.د فرمانداری نیمه خودمختار "روژاوا" در شمال سوریه تشکیل شده است. اکنون پ.ک.ک یک شورش تازه نفس را در جنوب شرقی ترکیه تدارک می بیند."  او افزود: "از سوی دیگر خدمات پ.ک.ک در جنگ با داعش برای این گروه یک حیثیت بیسابقه بین المللی فراهم کرده است. اگرچه آمریکا در سال 1997 رسما پ.ک.ک را یک سازمان تروریستی خواند، و اتحادیه اروپا نیز از این کشور پیروی کرد، اما امروز نیروی ویژه آمریکا شاخه پ.ک.ک در سوریه را تجهیز می کند و آموزش می دهد. آمریکا این همکاری را اینگونه توجیه می کند که پ.و.د ارتباطی با پ.ک.ک ندارد، اما تلاشهایی نیز در آمریکا و اروپا در جریان است تا پ.ک.ک. را از لیست سازمانهای تروریستی خارج کند. اگر این تلاشها به نتیجه برسد، پ.ک.ک موفقیت بزرگی بدست می آورد.  نویسنده سپس این امکان را مطرح کرده که چه بسا کردها برای تشکیل کردستان آزاد نیازی به غرب نداشته باشند: "اما کردها برای رسیدن به کردستان آزاد ممکن است نیازی هم به حمایت های غرب نداشته باشند. نقش پ.ک.ک در جنگ با داعش، رابطه این سازمان را با حامی قدیمی کردها، روسیه، بار دیگر زنده کرده است. هدفهای پ.ک.ک و روسیه بطور عجیبی همسو شده اند. آنها اکنون با دو دشمن مشترک یعنی ترکیه و داعش روبرو هستند. مسکو با همکاری کردها جنگ با داعش و تنبیه ترکیه را به پیش می برد، و بازی را در سوریه از دست آمریکا درآورده و شکافی در رابطه ترکیه-آمریکا ایجاد کرده که می تواند به ضعیف شدن سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو، بیانجامد. "

روسیه حامی قدیمی کردها

رینولدز نوشت: "سابقه ارتباط بین روسیه و کردها به بیش از 200 سال پیش، در زمان فرمانروایی کاترین کبیر می رسد. در تمام قرن نوزدهم روسیه در جنگهای خود با ایران و عثمانی از سربازان کرد استفاده می کرده است. "

او می گوید: "کردها به دلیل مداخله های دولتهای ایران و عثمانی در امور طایفه ای خود حاضر بودند تا در کنار سربازان روسی با این دو دولت منطقه ای بجنگند.  او افزود: "با شروع قرن بیستم، کردها برای آشنا شدن با تحولات جدید به روسیه روی آوردند. عبدالرزاق بدرخان، یکی از رهبران کرد در کشور عثمانی بود که در سال 1910 به روسیه رفت و با حمایت آن کشور شورشهایی را در مناطق کردنشین شرقی عثمانی به راه انداخت. از جمله می توان به شورش "بتلیس" در سال 1914 اشاره کرده که درهم شکسته شد، و بسیاری از رهبران کرد عثمانی به روسیه پناهنده شدند. "

کردها و روسیه کمونیستی

رینولدز نوشت: "با انقلاب کمونیستی روسیه در سال 1917، ارتباط این کشور با کردها قطع نشد، و در سال 1923 یک منطقه خودمختار کرد در میان دو جمهوری ارمنستان و آذربایجان به نام کورمانجی تشکیل شد. اما در سال 1930 استالیند دستور داد تا این منطقه خودمختار برچیده شود. " او افزود: "بعد از اشغال ایران در سال 1941، روسها جمهوری کردستان به مرکزیت شهر مهاباد را تشکیل دادند. در دسامبر 1945 جمهوری مستقل کردستان اعلام موجودیت کرد، اما با خروج نیروهای روسیه از ایران و بعد از یکسال این جمهوری به دست نیروهای ایرانی سقوط کرد. ملا مصطفی بارزانی، فرمانده ارتش کردستان و پدر رهبر کنونی اقلیم کردستان عراق، در سال 1947 به همراه 2 هزار نفر از نیروهای خود به روسیه پناهنده شد. بارزانی بیش از ده سال در روسیه ماند و بعد به عراق بازگشت.  نویسنده در ادامه گفت: "با پیوستن ترکیه به پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو، در سال 1952، روسیه فعالیتهای خود را برای حمایت از جدایی خواهان کرد در ترکیه افزایش داد. تاسیس ایستگاه رادیویی کرد زبان در ارمنستان و اعزام ماموران مخفی بلغارستانی برای مسلح کردن شورشیان کرد در داخل ترکیه از جمله این اقدامات بود. " او نوشت: " در سال 1978، یک کرد جوان بنام عبدالله اوجالان، حزب کارگران کردستان، پ.ک.ک، را در ترکیه تاسیس کرد. اگرچه روسیه در تاسیس این حزب نقشی نداشت، اما همانگونه که از نام این حزب برمی آید، از نظر ایدئولوژی در اردوی اتحاد شوروی جا می گرفت. این حزب از سال 1984 دست به اقدامات خشونت آمیز برای تاسیس دولت کرد در ترکیه زد."  رینولدز افزود: "رژیم حافظ الاسد در سوریه، که از کشورهای نزدیک به شوروی بود، به پ.ک.ک، ارتش سرخ ژاپن، و گروههای تروریستی لبنانی پناه و امکانات لجستیکی داد. "

کردها و روسیه پسا-کمونیستی

رینولدز نوشت: "پس از فروپاشی حکومت کمونیستی در روسیه، کردها به حضور خود در این کشور در دهه 1990 ادامه دادند. روسیه در ادامه همکاری خود با کردها 2 هدف را دنبال می کرد. "کارت کردها" به روسیه اجازه می داد تا به نقش آفرینی در خاورمیانه ادامه دهد، و از سوی دیگر این کارت تهدیدی بازدارنده در مقابل مداخله های ترکیه در چچن و دیگر نواحی منطقه قفقاز بشمار می رفت."  نویسنده افزود: " در حال حاضر روسیه از نهضت ملی کرد بشدت حمایت می کند. از طرف دیگر رهبران کرد و از جمله صالح مسلم، رهبر پ.و.د همچون پیشینیان خود عبدالرزاق بدرخان، مصطفی بارزانی، و عبدالله اوجالان به روسیه به عنوان یک حامی نگاه می کند. " او گفت: "کمکهای روسیه فقط به اسلحه و اطلاعات محدود نمی شود، و برخلاف آمریکا، روسیه اکنون یک بازیگر نظامی فعال در داخل خاورمیانه است."  نویسنده چنین نتیجه گیری کرد که "اما این به معنی آن نیست که دولت کرد به زودی تشکیل خواهد شد زیرا نه رژیم بشار اسد و نه ایران با تاسیس یک دولت کرد در منطقه موافق نیستند."

رینولدز در خاتمه آورده است: "اما توانایی پ.ک.ک در تبدیل شدن به یک بازیگر منطقه ای، در طول سه دهه گذشته و با وجود سرکوب آن از سوی ترکیه، نشان از باقی ماند مسئله خودمختاری کردها در دستور کار منطقه خاورمیانه دارد، و واشنگتن باید مراقب بازی روسیه با "کارت کردها" باشد."


محمودزاده